منتظران ظهور

ساخت وبلاگ
آقای من یاابن الحسن (عج) گفتین که پاک کن دلت از هر چه غیر ماست قلبم به احترام شما تطهیر شد بیا ... منتظران ظهور...
ما را در سایت منتظران ظهور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : montazerezohooram بازدید : 15 تاريخ : يکشنبه 26 شهريور 1402 ساعت: 19:03

افسوس... چه غفلتی، چه بلایی، کسی چه میداند! تمام روز و شبت را همیشه تنهایی ، کسی چه میداند! برای مردم شهری که با تو بد کردند چگونه گرم دعایی؟ کسی چه می داند! تو خود برای ظهورت مصممی اما نمیشود که بیایی، کسی چه میداند! کسی اگر چه نداند، خدا که میداند : فقط معطل مایی، کسی چه می داند... منتظران ظهور...
ما را در سایت منتظران ظهور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : montazerezohooram بازدید : 13 تاريخ : يکشنبه 26 شهريور 1402 ساعت: 19:03

روزی هــزار بار د ل ت راشکسته ام... بیخود به انتظار وصالت نشسته ام... هربار این تویی که رسیدی و در زدی... هربار این منم که در خانه بسته ام... هر جمعه قـول میدهم آدم شوم ولی... هم عهد خویش هم دل ـ ت راشکسته ام... منتظران ظهور...
ما را در سایت منتظران ظهور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : montazerezohooram بازدید : 17 تاريخ : يکشنبه 26 شهريور 1402 ساعت: 19:03

آقا اجازه! اين دو سه خط را خودت بخوان! قبل از هجوم سرزنش و حرف ديگران آقا اجازه! پشت به من کرده قلبتان ديگر نمي دهد به دلم روي خوش نشان! قصدم گلايه نيست، اجازه! نه به خدا! اصلا به اين نوشته بگوييد «داستان» من خسته ام از آتش و از خاک، از زمين از احتمال فاجعه، از آخرالزمان! آقا اجازه! سنگ شدم، مانده در کوير باران بيار و باز بباران از آسمان - اهل بهشت يا که جهنم؟ خودت بگو! - آقا اجازه! ما که نه در اين و نه در آن! «يک پاي در جهنم و يک پاي در بهشت» يا زير منتظران ظهور...
ما را در سایت منتظران ظهور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : montazerezohooram بازدید : 18 تاريخ : يکشنبه 26 شهريور 1402 ساعت: 19:03

می دانم که گاه گاه نگاه می‌ڪنی‌مرا ... اما نمےدانم این ‌خوب‌مےڪند‌حالم‌را، یا‌آب مےڪند‌وجود‌خجالت‌زده‌ام؟ منتظران ظهور...
ما را در سایت منتظران ظهور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : montazerezohooram بازدید : 18 تاريخ : يکشنبه 26 شهريور 1402 ساعت: 19:03

ستون خانه که نباشد نظم خانه به هم میریزد... ستون جهان ما! مولای درماندگان عالم! چشم و چراغِ زمین! جهان به طور عجیبی شما را کم دارد... تمامِ امیـــدِ اولاد آدم، به آیه‌های قدوم مهربان شماست! بیا و نازل شو... بیا و روشنی این شب‌های سردِ بهت‌زده باش... کجای جهانی تکیه‌گاه عالم؟!. منتظران ظهور...
ما را در سایت منتظران ظهور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : montazerezohooram بازدید : 16 تاريخ : يکشنبه 26 شهريور 1402 ساعت: 19:03

تا آمدم کاری کنم عمرگران رفت عمر گرانم پای این و پای آن رفت گفتم که توبه میکنم این ماه اما 
توبه نکردم آخر از دستم زمان رفت پرحرفی من آتشی بر جانم انداخت اعمال من پای گناهان زبان رفت 
دل را به هرکس جزتو دادن روسیاهیست باید برای تو فقط تا پای جان رفت دنیا تمام لحظه هایم را گرفت و سعی و تلاشم در پی یک لقمه نان رفت فیض سحرها رفت و ما درخواب بودیم غافل شدیم و روزها از دستمان رفت باهر گناهم چشم آقا تار ترشد آه دل پرناله اش تا آسمان رفت منتظران ظهور...
ما را در سایت منتظران ظهور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : montazerezohooram بازدید : 16 تاريخ : يکشنبه 26 شهريور 1402 ساعت: 19:03

باغیم که رنج دیده از پاییزیم با اشک، نمک به زخم خود می ریزیم یک عمر به احترام نامت ، این بار باید که به انتظار تو برخیزیم منتظران ظهور...
ما را در سایت منتظران ظهور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : montazerezohooram بازدید : 19 تاريخ : يکشنبه 26 شهريور 1402 ساعت: 19:03

این روزها که می‌گذرد هر روز احساس می‌کنم که کسی در باد فریاد می‌زند احساس می‌کنم که مرا از عمق جاده‌های مه آلود یک آشنای دور صدا می‌زند آهنگ آشنای صدای او مثل عبور نور مثل عبور نوروز مثل صدای آمدن روز است آن روز ناگزیر که می‌آید روزی که آسمان در حسرت وب نباشد روزی که آرزوی چنین روزی محتاج استعاره نباشد ای روز آفتابی ای مثل چشم‌های خدا آبی ای روزِ آمدن ای مثل روز، آمدنت روشن این روزها که می‌گذرد هر روز در انتظار آمدنت هستم اما با من بگو که آیا من نیز در منتظران ظهور...
ما را در سایت منتظران ظهور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : montazerezohooram بازدید : 14 تاريخ : يکشنبه 26 شهريور 1402 ساعت: 19:03

گفتم که روی خوبت از من چرا نهانست گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیانست گفتم که از که پرسم جانا نشان کویت گفتا نشان چه پرسی آن کوی بی نشانست گفتم مرا غم تو خوشتر زشادمانی گفتا که در ره ما غم نیز شادمانیست گفتم که سوخت جانم از آتش نهانم گفت آنکه سوخت او را کی ناله یا فغانست گفتم فراق تا کی گفتا که تا توهستی گفتم نفس همین است گفتا سخن همانست گفتم که حاجتی هست گفتا بخواه از ما گفتم غمم بیفزا گفتا که رایگانست گفتم زفیض بپذیر این نیم جان که دارد گفتا نگاه دارش منتظران ظهور...
ما را در سایت منتظران ظهور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : montazerezohooram بازدید : 17 تاريخ : يکشنبه 26 شهريور 1402 ساعت: 19:03